امام صادق(ع) میفرماید «وَفَدَ إِلَی الْحُسَینِ وَفْدٌ»؛ یک گروهی آمدند پیش اباعبدالله الحسین. گفتند یابن رسول الله، یا اباعبدالله، یک عدهای از رفقای ما رفتند پیش معاویه، ولی ما آمدیم پیش شما. «وَفَدْنَا نَحْنُ إِلَیک»؛ فرمودند «إِذَنْ أُجِیزُکمْ بِأَکثَرَ مِمَّا یجِیزُهُمْ»؛ خب شما آمدید پیش ما، ما جایزه بیشتر به شما میدهیم از آن مقداری که او میخواهد جایزه بدهد. آنها گفتند «جُعِلنا فِداک»، ما نیامدیم فدایت بشویم، ما نیامدیم چیزی ازت بگیریم، ما به خاطر دینمان به خاطر تقرّب به خدا آمدیم پیشتان.
تا این را گفتند، «فَطَأْطَأ رَأْسَهُ وَ نَکتَ فِی الْأَرْضِ»، سرش را انداخت پایین شروع کرد با انگشتَش با زمین بازیکردن. رفت توی فکر. چی بگویم آخر؟ میدانید به من چی گفتید؟ «وَ أَطْرَقَ طَوِیلًا»، یک مدت طویلی همینجور توی فکر بود. سرش را بلند کرد آقا. فرمود «قَصِیرَةٌ مِنْ طَوِیلَةٍ»، یک کمی از حرفهای زیاد بهتان بگویم. یعنی امام حسین در مقابل حرف آنها اینقدر حرف دارد بزند، یک کمی از زیاد بهتان بگویم، نَمی از یَمی بهتان بگویم. الهی دورت بگردم حسین با اینجور حرف زدنت. بعد سرّی را فاش میکند. با این سر بروید سیر و سلوک کنید به سوی حسین.
میفرماید «مَنْ أَحَبَّنَا لَمْ یُحِبَّنَا لِقَرَابَةٍ بَینَنَا وَ بَینَهُ وَ لَالِمَعْرُوفٍ أَسْدَینَاهُ إِلَیهِ إِنَّمَا أَحَبَّنَا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ»؛ کسی که ما را دوست داشته باشد، نه به خاطر اینکه چیزی از ما بهش برسد منفعت دنیایی چیزی، نه به خاطر اینکه فامیل است با ما، ما را دوست داشته باشد مخلص، به خاطر خدا و رسول حسین را دوست داشته باشد، «جَاءَ مَعَنَا یوْمَ الْقِیامَةِ» [اینجوری] (کهَاتَینِ وَ قَرَنَ بَینَ سَبَّابَتَیه). اینجوری. دو تا انگشتهایش را به هم چسباند، اینجوری با ما میآید. اینجوری با ما میآید.
دیدگاهتان را بنویسید