اقامۀ مُنکَر بدتر از اشاعۀ مُنکَر و ارتکاب مُنکَر است. یکعدّهای فرهنگ مردم را عوض میکنند تا مُنکَر به معروف تبدیل میشود. در نتيجه، این آدمی که تا دیروز از گناه بدش میآمد حالا خوشش میآید! این آدمی که تا دیروز به نظرش میآمد که باید باعفّت باشد امروز به نظرش میآید که اصلاً حجاب چیست؟!
در اقامۀ بدحجابی، بستری درست میکنند که حجاب میشود ضدّارزش. و بیعفّتی میشود ارزش. لذا آنکسی که با هفتقلم آرایش و بدحجاب بيرون میآید احساس عزّت و شرافت میکند! و در مقابل، آن کسی که میخواهد باحجاب باشد، احساس حقارت میکند.
بر این اساس، وقتی بیحجابی به معروف تبدیل شده باشد، نهی از بیحجابی، نهی از معروف قلمداد خواهد شد!
در جامعهای که «معروف بشود مُنکَر و مُنکَر بشود معروف»، دیگر اصلاً نمیشود نهی از منکر کنی! در نهی از مُنکَر، انسان اول باید مُنکَر را مُنکَر کند و بعد، از آن نهی کند. مُنکَری که در نگاه جامعه معروف است، چطوری میتوانی از آن نهی کنی؟! چون به نظر آنها، داری منع از معروف میکنی!
راه اصلیِ مبارزه با بدحجابی این است: شما اول باید آن پرچمدارانی که دارند اقامۀ بدحجابی میکنند را بزنید و جلوی اقامه را بگیرید، بهطوری که مُنکَر بشود مُنکَر. و معروف هم بشود معروف. آنوقت میتوانید بگویید اگر یک کسی گناه کرد، او را نهی کنید. ولی وقتی مُنکَر شد معروف، بیحجابی هم میشود عرف، میشود خوبی، اسمش هم میشود آزادی!تست مطلب
دیدگاهتان را بنویسید