زندگی نامه
«احمد ابوالقاسمی» متولد سال 1347 منطقه جنوبغربی تهران است و در حال حاضر مدير مركز آموزش قرآن حرم حضرت عبدالعظيم حسنی(ع)میباشد.
«ابوالقاسمی» از مشاهیر قرآنی کشور است؛ وی درباره آغاز فعاليتهای قرآنيش میگويد:«از سال 56 وارد كلاسهای آموزش قرآن شدم و در مدت كوتاهی روخوانی را ياد گرفتم. البته ورود من به اين مسير چندان با علاقه وانگيزه هم نبود و درابتدا اصرار وعلاقه مادرم باعث شد تا در اين جلسات شركت كنم. چون پسرعموی من استاد«محمد رضا ابوالقاسمی» نيز از قاريان ممتاز آن زمان بودند، مادرم خيلی دوست داشتند تا يكی از پسرانشان مثل ايشان قاری قرآن باشند.
بعد از اينكه يكی دو هفته در كلاسهای استاد «رضا شهدادی» شركت كردم، برخورد خوب ايشان و محيط دوستانهای كه آنجا بود باعث شد تا بحث روخوانی را تكميل كنم.
سال 61 جذب كلاسهای قرائت استاد «جابر جليلی» شدم كه شايد ايشان استاد معروفی نبودند اما زحمات زيادی برای من كشيدند.
حدود چهار پنج سال در جلسات ايشان فقط قرائتها را گوش میدادم اما اصلاً جرأت خواندن حتی يك آيه را نيز نداشتم، هرچه استاد به من اصرار میكرد نمیخواندم تا اينكه يكروز قسم خوردم كه هرطور شده بايد بخوانم. فردای آنروز وقتی برای اولينبار درعمرم درحضور چند نفر قرآن را با قرائت خواندم، با تشويق و تعجب استادم مواجه شدم. ايشان از آمادگی من خيلی تعجب كرده بودند و تصور میكردند قبل از كلاس ايشان، كلاس ديگری میرفتم. به هر حال حضور من در جلسات و شنيدن قرائتها، گوش دادن نوارهای قرآنی كه در منزل ما بودم، نزديكی منزل ما به مسجد و شنيدن قرائتهائی كه قبل از اذان از مسجد محلمان پخش میشد، همهی اينها سرمايهای شده بود كه از همان ابتدا قرائت خوبی داشته باشم.
ابتدا باید تقلید نمود
احمد ابوالقاسمی معتقد است اگر كسی بخواهد در بخش صوت و لحن پيشرفت كند،ابتدا بايد از قاريان بزرگ تقليد كند، آن هم تقليد در حالت، طنين و تزيينی كه قاری در صوت خود ايجاد میكند نه در جنس صدا؛
ازهمين مسأله برای گفتن يكنكته آموزشی استفاده میكنم و به اساتيد میگويم كه هركسی در جلسات شما اظهار كرد كه من نمیتوانم بخوانم، اتفاقاً كه میتواند؛ چون كسیكه هوش موسيقيائی خوبی دارد نقاط ضعفش را بهتر میفهمد، به همين دليل از خواندن واهمه دارد، اما كسیكه فكر میكند میتواند بخواند، همين فكر غلط، نشانهی عدم استعداد او است.
شرکت در جلسات مختلف
بعد از تشويقهای استادم، به قدری اين موضوع برای من جالب شد كه از آنروز به بعد كسی مرا در خانه پيدا نمیكرد. آدرس تمام جلساتی كه اطراف منزلمان برگزار میشد را پيدا كردم تا جائی كه بعد از گذشت2،3 ماه، 8 جلسه میرفتم. ازقبل مغرب آنجا نوبت میگرفتم تا اولين نفر بخوانم و به جلسه بعدی كه كيلومترها فاصله داشت برسم. هيچ شبی نبود كه جلسهای باشد و من آنجا نباشم تا اينكه بعد از 6 ماه، خواندن من پيشرفت چشمگيری كرد.
آقای «جليلی» نيز حق استادی را بهجا آوردند و مثل بعضی از اساتيد كه شاگردان با استعدادشان را پيش خودشان نگه میدارند ايشان اين كار را نكردند و مرا به جلسه استاد «محمد غفاری» كه آن زمان از بزرگترين اساتيد قرائت قرآن در ايران بودند، معرفی كردند و من همينجا از زحمات ايشان كه مرا با چنين استاد بزرگی آشنا كردند تشكر میكنم و جادارد فاتحهای را به روح ايشان هديه كنيم.
اين سير ابتدايی كار من بود، بعد از آن با استاد «خدام حسينی» آشنا شدم و به همراه تعدادی از دوستانم كه درزمينه قرائت قرآن كار میكرديم از ايشان كه هم محلی ما بودند خواستيم تا جلساتی را در محلمان برگزار كنند.
ايشان هم از همان سال، جلساتشان را برقرار كردند كه تا امروز اين جلسات ادامه دارد و جمعه شبها بعد از نماز مغرب و عشاء برگزار میشود.»
از «استاد ابوالقاسمی» در مورد روند قرائت قرآن در ايران میپرسم، او میگويد: «روند قرائت قرآن در ايران، سير صعودی داشته است وبا جرأت میگويم سطح قرائت فعلی قاريان مصری با قاريان ايرانی همتراز است، چون سطح فعلی قرائت قرآن در مصر، مثل 50 سال قبل نيست. آن جو موجبات پرورش قاريان بزرگ را فراهم ساخت.
اگر همان جوی كه 50 سال پيش در مصر ايجاد شد، در كشور ما به وجود آيد، ما قاری در همان سطح خواهيم داشت. البته خيلیها ممكن است اين حرف را قبول نداشته باشند و تصور كنند تنها مصريان صدا و استعداد لازم برای تلاوت زيبای قرآن را دارند، اما من معتقدم قاريان ايرانی نيز توانائی لازم را دارند و فقط تجربه و سابقه ما از آنها كمتر است و گرنه حتی موسيقی آنها نيز موسيقی تبديل شده ايرانی است، مثل لغاتی كه از فارسی به عربی رفته و معرب شدهاند.»
نمره دادن به قاری غلط است
اشكال اصلی ما اين است كه به قاری نمره میدهيم. قاريان ما بايد سطح بندی و كلاس بندی شوند كه اين كار ما را به داوری عادلانهتر، نزديك میكند.
فكر میكنيد اگر كسی بخواهد در زمينههای لحنی پيشرفت كند، حتماً بايد موسيقی بداند؟ اين سؤال من از استاد است كه در پاسخ به آن میگويد: «تا حدی بله، البته ممكن است بعضی از خوانندگان اين شبهه برايشان ايجاد شود كه بايد از ابتدا به سراغ موسيقی بروند، در صورتی كه اين طور نيست موضوع اوليه ما در بحث ورود به صوت و لحن، ساختن صدا و كار بر روی صوت است، نه يادگيری مقامات و الحان عربی؛ صدا وقتی زيبا و پخته شد هر مقام و نغمهای را كه بخواند زيبا است، اما اشتباه اصلی ما اين است كه قرآن آموزانمان را از ابتدا به سمت يادگيری مقامات سوق میدهيم و همين وارد شدن بیموقع و بدون آمادگی به مباحث لحنی، قرائت آنها را دچار افت میكند.
اگر كسی بخواهد در بخش صوت و لحن پيشرفت كند ابتدا بايد از قاريان بزرگ تقليد كند، آن هم تقليد در حالت، طنين و تزيينی كه قاری بايد در صوت خود ايجاد كند نه در جنس صدا؛ جنس صدا تقليدی نيست و هر فردی يك نوع صدا با يك رنگ خاصی دارد. مثلاً وقتی شما يك متن عارفانهای میخوانيد، حالت خاصی به صدا میدهيد كه در محاورههای معمولی چنين حالتی را در صدا بهوجود نمیآوريد.
داوری صوت ولحن، سليقهای است
به هر حال اين آقای داور يك سليقهای دارد، مهم اين است كه از داوران خوش سليقه استفاده شود. ضمن اينكه ما در داوری صوت و لحن بايد از افرادی استفاده كنيم كه خودشان قاريان خوب و ممتازی باشند. كسی كه خودش تلاوت خوبی ندارد، چگونه میتواند در مورد صوت و لحن نظر بدهد.
بنابراين ايجاد حالت صدای عربی و رسيدن به توانايیهای ويژه صوتی اولين گام برای كسی است كه میخواهد صوت و لحن را ياد بگيرد. اگر كسی به اين حد رسيد و در پی اضافه كردن اطلاعات خود بود، يادگيری موسيقی میتواند او را در اجرای بهتر الحان كمك كند.»
بحث صاحب سبك بودن قراء مصری به ميان میآيد، «ابوالقاسمی» معتقد است: «تفاوت قرائتهای قاريان مصری دراختلاف سبك آنها نيست، بلكه در ويژگيهای صوتی قاريان مصری است.»
او میگويد: «به عنوان مثال آنچه در خواندن استاد «شحات انور» وجود دارد، يك سبك جديد نيست. همان نغمات و آهنگهايی است كه ديگران خواندهاند، منتها با يك صدای جديد و الا چه تفاوتی بين تلاوت «احمد شبيب» و «شحات انور» وجود دارد. ما حتی نشانههای تقليد در بعضی از قرائتهای قراء مصری را میبينيم. اگر نوار «سعيد زناتی» را شنيده باشيد، متوجه تقليد صددرصد شحات انور از «زناتی»خواهيد شد. حتی استاد «مصطفی اسماعيل» هم از «طه الفشنی»،«عبدالفتاح» و «منصور بداح» تقليد كرده است، «مصطفی اسماعيل» حتی گرفتگیهای صدايش هم شبيه «منصور بداح» است.
با اين ديدگاه، «سبك» معنائی متفاوت خواهد داشت و منظور از سبك همان تفاوت در صوت است.
سبك از نظر لحنی جائی مطرح میشود كه بحث انتخاب رديف آهنگی و يا تعويضهای مقامات و ارتباط مقام به مقام بعدی باشد كه هر كدام از اينها مرتبهای از سبك هستند كه با اين تعريف، هيچ قاری مصری، صاحب سبك نيست.»
پیرمرد حافظ قرآن
استاد احمد ابوالقاسمی، یكی از افرادی است كه در طی بیش از 3 دهه فعالیت در این عرصه و سفر به ۳۴ كشور دنیا، دارای خاطرات به یاد ماندنی فراوانی است.
او یكی از قاریانی است كه در محافل تلاوتش به خاطرهگویی میپردازد تا از هر كدام از آنان درسی را برای عموم مردم و به خصوص نسل جوان بیان كند.
یكی از جذابترین خاطرات این قاری بینالمللی مربوط به یك پیرمرد حافظ كل قرآن كریم كشورمان است كه تا قبل از آشنایی با استاد ابوالقاسمی، حتی خودش هم اطلاع نداشت كه حافظ كل قرآن كریم است!
خاطرهای شنیدنی از استاد
«تقریباً سالهای ۷۳ یا ۷۴ بود كه برای تلاوت در یك محفل انس با قرآن در یكی از مساجد حضور یافتم و قبل از تلاوت من، حافظان قرآن كریم در حال اجرای برنامه خود بودند. در این حین پیرمردی كنار من نشست و از من پرسید كه اینجا چه خبر است و چرا امشب مسجد شلوغ است؟ و من نیز به او پاسخ دادم كه محفل انس با قرآن است؛ باز هم پیرمرد پرسید این یعنی چه؟
با سوال این پیرمرد طنزی به یادم آمد كه در آن سرهنگی سوار بر اتوبوس شد و پیرمردی كنار او نشست و از او پرسید گروهبان است، اما سرهنگ كه گمان میكرد پیرمرد باز هم با سوالات بیهوده وقتش را خواهد گرفت، پاسخ داد آری تا دیگر سوالی نپرسد و سرش را برگرداند اما پیرمرد به او گفت پس چرا لباس سرهنگها را به تن داری.
من نیز در این لحظه با خود گفتم وقتی كه شخصی نمیداند محفل انس با قرآن چیست پس برای چه برای او توضیح دهم؛ اما با این حال پاسخ دادم كه اینان حافظان كل قرآن كریم هستند كه به اجرای برنامه پرداختهاند؛ پیرمرد باز هم پرسید: خب هنرشان چیست؟ و من پاسخ دادم: قرآن را از حفظ میخوانند، پیرمرد گفت: این را كه میدانم. گفتم: به نظر شما قرآن از حفظ خواندن هنر نیست؟ گفت: این را كه من هم بلدم.
با گفتن این جمله پیرمرد از او خواستم كه اگر بلد است، بخواند و او هم آیه مدنظر مرا تلاوت كرد. سئوال بعدی را پرسیدم و او گفت: این هم بلدم و آن را خواند. باز هم آیات دیگر را از قسمتهای مختلف قرآن كریم پرسیدم و دیدم او همه آنها را میخواند.
از او پرسیدم: شما چه كار كردید كه حافظ كل قرآن كریم هستید. گفت: نه من اصلاً قرآن را از حفظ نكردم. در این لحظه تعجب من بیشتر شد و از او خواستم درباره زندگیش برایم بگوید تا بدانم چگونه به این مرحله رسیده است و او نیز برایم تعریف كرد. در ادامه از او خواستم تا برای اجرای برنامه به روی سن برود اما قبول نكرد، لذا از او خواهش كردم كه حتماً این كار را بكند.
این محفل نورانی در مسجد یكی از مناطق مسكونی نیروی هوایی ارتش برگزار شده بود كه در آن فرمانده نیروی هوایی ارتش و همچنین یكی دیگر از قاریان كشورمان هم حضور داشتند و آنان نیز شاهد این خاطره هستند. به آنان گفتم كه من یك حافظ كل قرآن كریم كشف كردم و این پیرمرد نمیداند كه حافظ كل قرآن كریم است. لذا از آنان خواستم تا اجازه دهند او را برای اجرای برنامه به بالای سن ببرم.
پیرمرد خاطره ما، به بالای سن رفت و اكثر قریب به اتفاق سئوالاتی كه از او پرسیدیم را به درستی پاسخ داد و سپس به بیان شرح زندگی خود پرداخت و گفت: من از دوران كودكی و از زمانی كه اقامه نماز به من واجب شد، هر روز، به مدت ۱۵ دقیقه بعد از نماز صبح قرآن تلاوت میكردم و این عادت من هیچگاه ترك نشد و اكنون ۶۰ سال است كه قرآن میخوانم.
این پیرمرد به مدت ۶۰ سال یعنی ۲۲ هزار روز و هر روز ۱۵ دقیقه یعنی ۶ هزار ساعت قرآن كریم را تلاوت كرده است و كسی كه ۶ هزار ساعت قرآن بخواند مشخص است كه حافظ كل قرآن كریم میشود. بنابراین حفظ كل این آقا، معجزه نبود اما بسیار جذاب و دیدنی بود و آنقدر این مسئله برای فرمانده نیروی هوایی ارتش جذاب آمد كه به او جایزهای نیز اعطا كرد.
كسی كه در طول زندگی خود روزی ۱۵ دقیقه قرآن بخواند، حافظ كل قرآن كریم میشود، كسی كه ۵ دقیقه قرآن بخواند، حافظ ۱۰ جزء، كسی كه ۲ دقیقه قرآن تلاوت كند، حافظ ۴ جزء و كسی كه روزانه تنها ۳۰ ثانیه قرآن كریم را بخواند حافظ یك جزء قرآن میشود».
با سلام
من قاری قرآن هستم
چطور میتونیم در حضور رهبر انقلاب تلاوت کنیم؟
سلام علیکم
این مساله به نهادهای قرآنی مربوط میشود و هرکدام در دیدار سالانه دارای سهمیه هستند.
سازمان اوقاف، دارالقرآن سازمان تبلیغات، …
مثلا نفرات برتر اوقاف معمولا جزو سهمیه استان هستند.
قرائت استادحاج احمد ابوالقاسمی محشره من خیلی تلاوتشودوسمت دارم خداانشاءالله به توفیقاتش بیافزاید
سلام بنده ساکن شیرازم استاد صوت ولحن قران میخام
تلاوت قران حاج ابوالقاسمی بسیار عالی ودلنشین هست انشالله خدا عمر باعزت به ایشان عنایت بفرماید