ماه خوب رمضانصبح یک روز قشنگبود یک گنجشککوچک و زبر و زرنگ
در حیاط خانهمادرم، او را دیدبعد یک کم ارزندر کنارش پاشید
او نخورد اصلاً ازدانههای ارزنکله گنجشکی بودروزهی او حتماً
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
دیدگاهتان را بنویسید