به گزارش خبرنگار مهر، طبق تعاریف علمی، اقتصاد دانشبنیان به اقتصادی گفته میشود که تولید، توزیع و کاربرد دانش مهمترین پیشران خلق ثروت و ایجاد اشتغال در تمامی صنایع است. این مفهوم در ادبیات اقتصادی فراز و فرودهای مختلفی را تجربه کرده است.
به طور کلی اقتصاد دانش بنیان از دو جهت تفکیک پذیر قابل تعریف هستند: اولاً اقتصادی با فناوریهای پیشرفته(high_tech) و ثانیاً استفاده از دانش در جهت افزایش بهره وری همه بخشهای اقتصاد.
در واقع اقتصاد دانش بنیان را میتوان حاصل گزار از اقتصاد مبتنی بر منابع (اقتصاد سنتی) به اقتصاد مبتنی بر کارآمدی و کارایی دانست. ا قتصاد دانش بنیان به عنوان آخرین مرحله توسعه در بازسازی اقتصاد جهانی شناخته میشود. تاکنون، جهان توسعه یافته از اقتصاد کشاورزی (عصر پیش از تولید صنعتی، عمدتاً بخش کشاورزی) به اقتصاد صنعتی (با عصر صنعتی، عمدتاً بخش تولید) به اقتصاد پسا صنعتی / تولید انبوه (اواسط دهه ۱۹۰۰، عمدتاً بخش خدمات) به اقتصاد دانش بنیان (اواخر دهه ۱۹۰۰–۲۰۰۰، عمدتاً بخش فناوری / سرمایه انسانی) رسیدهاست.
این مفهوم به طور رسمی در اواخر قرن بیستم شکل گرفت و در سال ۱۹۹۷ سازمان همکاریهای اقتصادی و توسعه (OECD) پنج شاخص را برای سنجش اقتصاد دانش بنیان معرفی کرد که عبارتند از: ورودیها، جریانها و انباشتها، خروجیها، شبکهها و یادگیری.
شاخصهای اقتصاد دانشبنیان
در حال حاضر شاخصهای متعددی برای سنجش دانش در اقتصاد یا همان شاخص اقتصاد دانش بنیان وجود دارد که یکی از متداولترین روشهای جامع استفاده شده سنجش اقتصاد دانش ، روش شناسی ارزیابی دانش (KAM) است که توسط مؤسسه بانک جهانی تهیه شده است. این الگو شامل دو شاخص دانش(KI) و اقتصاد دانش(KEI) است که هر کدام با روش مخصوصی محاسبه میشود.
طبق آخرین آماری که این مرکز در سال ۲۰۱۲ داده است، علی رغم امتیاز مناسب ایران در شاخص دانش (KI)، اما در شاخص اقتصاد دانش بنیان (KEI) در سطح جهانی در جایگاه مناسبی قرار ندارند و رتبه بندیهای ارائه شده از سوی بانک جهانی ، حاکی از رتبه ۹۳ ایران در سال ۲۰۱۲ بوده است.
ارکان اقتصاد دانشبنیان
همانطور که در بالا هم اشاره شد، اقتصاد دانش محور بر چهار عنصر اصلی متکی است:
۱) شاخص نوآوری: یک سیستم ابداع و نوآوری کارامد متشکل ازبنگاه ها، مراکز تحقیقاتی، دانشگاهها، اتاقهای فکرو سایر سازمانهایی است که میتوانند با بهره گیری ازذخایر دانش جهانی آن را مطابق با نیازهای خودبومی سازی کند ودرنهایت راه حل های فناورانه جدید ارائه دهند.
۲) شاخص آموزش: نیروی کاری آموزش دیده وماهر که قادر به ایجاد اشتراک گذاری و استفاده مؤثر از دانش میباشد.
۳) شاخص ICT: زیرساختهای ارتباطات و فناوری اطلاعات مدرن و قابل دسترس به عنوان کاتالیزوری برای برقراری ارتباطات مؤثر، انتشار و پردازش اطلاعات عمل میکنند.
۴) نظام نهادی: -نظام نهادی وانگیزشی اقتصادی مشتمل برانگیزه هایی است که با تشویق بکارگیری کارامد دانش موجود و جدید موجبات ارتقای کارآفرینی دراقتصاد را فراهم میآورد.
مرکز پژوهشهای مجلس در سالهای گذشته در گزارشی با مقایسه مدل توسعه اقتصاد دانشبنیان در کشورهای فنلاند، هند، کره جنوبی و ترکیه در محورهای فوق، تأکید کرد که مهمترین مسألهای که سیاستگذاران این حوزه باید آن را متوجه شوند، این است که دانشبنیان بودن را محدود به فناوریهای پیشرفته ندانند و سعی بر توسعه آن در تمام زمینهها داشته باشند. همچنین مدل توسعه اقتصادی دانشمحور در هر کشوری متفاوت و منحصر به فرد است و نمیتوان نسخهای واحد برای همه پیچید.
همچنین این گزارش افزود سه وجه مشترک میان کشورهای با اقتصاد دانشبنیان عبارت است از:
اولاً در این کشورها دانش بنیان شدن اقتصاد با گسترش رقابت پذیری صنایع داخلی گره خورده است.
دومین وجه مشترک، سیاستهای هماهنگ توسعه اقتصاد دانش بنیان و توسعه صنعتی است که در مورد کشور فنالند و کره جنوبی به وضوح این مورد را میتوان مشاهده کرد.
سومین مقوله مشترک، لزوم توجه به اکوسیستم اقتصاد دانش بنیان و تمرکز ویژه بر بازیگران مختلف این اکوسیستم از جمله نهادهای حمایتی و تأمین مالی، دولت، بنگاههای بزرگ و کوچک، دانشگاهها و حتی تا حدودی جامعه است.
همچنین این گزارش به بررسی نمونههای موفق توسعه دانشبنیان در فنلاند و کره جنوبی، سرمایهگذاری های هدفمند در هند و ترکیه و تجربه کشورهای عربی میپردازد که مشروح آن از اینجا قابل دریافت است.
گستره اقتصاد دانشبنیان را محدود نکنیم
طبق تعریف قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان شرکتها و مؤسسات دانشبنیان را شرکت یا مؤسسهای خصوصی یا تعاونی میگویند که به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعه اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و اقتصادی و تجاریسازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوریهای برتر و با ارزش افزوده فراوان بهویژه در تولید نرمافزارهای مربوط تشکیل میشود.
بنابراین اقتصاد دانش بنیان ممکن است در هر بخشی از اقتصاد، اعم از صنعت، کشاورزی و خدمات شکل بگیرد و از آنجا که طبیعتاً نرخ بازگشت سرمایه در مشاغل خدماتی بالاتر است، سهم بسیار بالایی از شرکتهای دانش بنیان سالهای گذشته در این بخش تعریف شدهاند. با این وجود آنچه که در سال جدید رهبری بر آن تأکید کرده است تولید دانش بنیان است و این نشان میدهد با وجود اهمیت بالای بخش خدمات، نباید از اهمیت تأثیر دانش بنیانها بر بهره وری تولید غافل شد.
در همین راستا سید محسن دهنوی، رئیس فراکسیون اقتصاد دانشبنیان مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: اقتصاد و تولید دانش بنیان به معنای شرکتهای دانش بنیان نیست، اتفاقاً نقش مردم در تولید دانش بنیان خیلی پررنگتر است. اتفاقاً تولیددانشبنیان اقتصاد مردمی است. مثلاً در کشاورزی که مورد تأکید رهبری هم بود، مردم و کشاورزان باید به سمت دانشبنیان شدن و افزایش بهرهوری بروند و حاکمیت هم باید این مسیر را تسهیل کند.
وی افزود: از دوره شکل گیری اقتصاد دانش بنیان در کشورمان عبور کردیم و در حال ورود به مرحله بلوغ هستیم؛ در این مرحله، این شرکتها باید سهمی از اقتصاد و تولید محصولات مورد نیاز مردم را بر عهده بگیرند و صنایع بزرگ ما باید دانش بنیان شوند.
همچنین سورنا ستاری، معاون علمی فناوری رئیس جمهور در پاسخ به این سوال که آیا توسعه دانشبنیان محدود به فناوریهای بالا (هایتک) است یا خیر گفت: در این بحث لازم است فرهنگ توسعه دانشبنیان در کشور تقویت شود. مثلاً الان یک بخش عمدهای از آن شرکتها در حوزههای صنایع نرم دارند کار میکنند. یعنی کارهایی که پایهی اصلی آن علوم انسانی است.
وی افزود: مهم این است که ما بتوانیم یک ارزش افزودهای را در اقتصاد ایجاد بکنیم. بسیاری از این شرکتهایی که در این حوزهی دانشبنیان دارند کار میکنند شما میبینید در یک آپارتمان چند ده متری میلیاردها تومان درآمد دارند. این ارزش افزوده، ارزش افزودهی دانش است. که روی ماده اولیه سوار میشود و باعث میشود که این اتفاقات در اقتصاد بیفتد.
در پایان باید تأکید کرد اکنون که با نامگذاری سال به اسم تولید دانشبنیان و اشتغال آفرین، تمرکز مسئولین و سیاستگذارن به این موضوع جلب شده، نباید ذهنها صرفاً به یک دسته محدود از شرکتهای دانشبنیان مثل صنایع هایتک یا استارتاپها محدود شود و با درک اهمیت نقش دانش در آینده اقتصاد جهان و این روند جهانی، سیاستهایی با در نظر گرفتن ۴ بعد مختلف اقتصادهای دانشبنیان و اقتضائات بومی کشور اخذ شود.
دیدگاهتان را بنویسید