امین، امانت‌دار وقت شما...1403-09-15
اشتراک گذاری:

رفتارهای مثبت و منفی شما چه تأثیراتی بر محل کارتان می‌گذارد؟

آیا متوجه می‌شوید که صحبت‌های صبحگاهی کنار آب‌سردکن را یکی از همکارانتان تحت‌سلطه خود دارد که تمام وقت آزاد خود را برای داد و فریاد درباره‌ اینکه چقدر از کارش متنفر است صرف می‌کند؟ آیا یکی دیگر از همکارانتان از وقتی که وارد دفتر می‌شود تا پایان روز، از همه‌چیز و همه‌کس شکایت می‌کند؟

آیا شما این احساسات منفی را دریافت می‌کنید؟ اگر این‌طور است، پس به‌زودی تأثیر آن را بر رفتار و در نهایت کارتان تجربه خواهید کرد.

موردی که معمولا درباره‌‌اش بحث نمی‌شود این است که چنین رفتارهایی در محیط کار می‌توانند به‌طور جدی، ظرفیت شما را در به‌پایان‌رساندن کارهای روزمره به خطر بیندازند؛ همچنین توانایی شما را در کنارآمدن با موقعیت‌هایی که ماهیت پیچیده‌ای دارند، مختل می‌کنند. پس چگونه رفتارها در محل کار، عملکرد کارکنان، بازده و سود سالیانه‌ شرکت را تحت تأثیر خود قرار می‌دهند؟ ما مجموعه‌ای را از رفتارهای مثبت و منفی و چگونگی تأثیرشان بر محیط کار تهیه کرده‌ایم.

رفتارهای مثبت

۱. استرس روزانه را کم می‌کند

استرس در محیط کار، مشکل واقعی و روبه‌رشدی به شمار می‌آید. برای پیداکردن راه‌حل، ابتدا باید متوجه شوید که چه چیزی عامل استرس است. قبل از اینکه فکر کنید که باید بخش زیادی از بودجه‌ منابع انسانی را خرج این ماجرا کنید، تنها کاری که باید انجام دهید، این است که به‌مدت چند روز محیط کار را بازبینی کنید.

اگر سطح استرس کسی را که همیشه نیمه پر لیوان را می‌بیند، مقایسه کنید با کسی که همیشه منفی‌نگر است، شکاف عمیقی را خواهید دید؛ منطقی به نظر می‌رسد، چون شما اجازه نمی‌دهید که چیزهای کوچک، روحتان را به‌تدریج از بین ببرند و شما را قربانی رژیم ترس و آشفتگی کنند. مطمئن باشید که با مثبت‌نگری می‌توانید حتی از شر کوچکترین مسائل راحت شوید؛ مسائلی مانند سکسکه‌ خفیف که می‌تواند برای کارمند اتاقک کناری جهنمی را بسازد.

ساده بگوییم: با مثبت‌نگری می‌توانید موفقیت‌ و استقامت بالاتری را تجربه کنید.

تاثیر رفتارهای مثبت در محل کار

۲. مهارت‌های شما را در رهبری تقویت می‌کند

مثبت‌نگری، کلید موفقیت است. چه کسی دوست دارد از کسی الگو بگیرد که به همه‌چیز بدبین است و هر روز فاجعه‌ای را پیشبینی می‌کند؟ هیچ‌کس؛ البته به‌جز پوچ‌گرایان و دو فیلسوف به نام‌های ویتگن‌اشتاین (Wittgenstein) و شوپنهاور (Schopenhauer)!

اگر می‌خواهید رهبری کنید، یا اگر رهبری در حوزه‌ کاری جدید شما است، باید مثبت‌نگر باشید. بارها مطالعات نشان داده‌اند که نشاط، موفقیت سازمانی را در پی دارد؛ به هر حال، شاداب‌بودن چه مشکلی دارد؟ به نظر می‌آید که در این دوره و زمانه که اگزیستانسیالیست‌بودن (یا هستی‌گرایی: مکتب معتقد به اصالت وجود) باب شده است، با هرکسی که کمی اشتیاق بروز می‌دهد، مثل جذامی‌ها رفتار می‌شود.

۳. روابط میان‌فردی را گسترش می‌دهد

احتمالا شنیده‌اید و درست است که «آدم ناراحت، می‌خواهد دیگران نیز ناراحت باشند». هرچند که این هم صحیح است که «باید مانند بیماری وبا، از چنین آدم‌هایی دوری کرد»؛ به هر حال، چه کسی در زندگی حرفه‌ای و شخصی خود به آنها نیاز دارد؟ پاسخش ساده است، هیچکس.

اگر می‌خواهید مهارت و روابط میان‌فردی خود را افزایش دهید، ضروری است که به نصیحت فیلسوف افسانه‌ای، چارلی براون (Charlie Brown)، گوش دهید؛ «هر روز بهتر از دیروز باشید؛ این راز زندگی است.»

با این چشم‌انداز جدید در کارتان،‌ به‌ویژه در پیشرفت کار گروهی، فواید بسیاری را خواهید دید.

۴. روزهای «نابسامان» شرکت را کم می‌کند

متخصصان منابع انسانی، پیوسته شرکت‌ها تشویق می‌کنند تا نشانه‌های سمی‌بودن محیط کار را پیدا کنند. حتی اگر همه‌چیز خوب به نظر می‌رسد، این کار ضروری است. چطور می‌توانید متوجه شوید که محیطی سمی ا‌ست؟ ساده است: روزهای «نابسامان» شرکت را بشمارید.

در زمان‌هایی که کارمندان شما به‌واقع بیمار نیستند، فقط یک روز را تعطیل کنید؛ این کار باعث می‌شود تا نیازی نباشد که آنها با رفتارهای منفی همکاران، مثل زورگویی، غیبت و ناراحتی کنار بیایند. فرقی نمی‌کند که این مشکلات در سطح کل اداره وجود دارند یا فقط برای تعداد کمی از کارمندان ایجاد می‌شوند؛ در هر صورت، شرکت باید به مسئله رسیدگی کند و بفهمد که دقیقا در شرکت چه می‌گذرد.

وقتی افراد بیشتری در اداره مثبت‌نگر باشند، تعداد روز‌های به‌اصطلاح نابسامان شرکت کم می‌شود؛ چراکه بیشتر کارکنان، خطر همنشین بد را احساس نمی‌کنند. می‌توانید مطمئن باشید که آرمان‌ها، موفقیت‌ها یا اشتیاق شما نپذیرفتنی نیستند.

۵. اعتماد شما را به توانایی‌هایتان بالا می‌برد

میان مثبت‌نگری و اعتماد ‌به ‌نفس رابطه مستقیمی وجود دارد.

احتمالا می‌توانید مثال‌های زیادی را پیدا کنید که در آنها اشتیاق شما، روحیه و اراده‌‌تان را برجسته کرده است. روحیه و ثبات شما می‌توانند اعتمادبه‌نفس شگرف شما را در توانایی‌ برای پایان‌دادن به کار تضمین کنند؛ آن کار می‌تواند هدایت یک جلسه‌ تیمی یا شروع پروژه‌ جدیدی باشد.

اگر اعتمادبه‌نفس بالایی نداشته باشید، پس چگونه دیگران به مهارت‌های سخت و نرم شما ایمان داشته باشند؟

رزومه ساز

با ساختن یک رزومه حرفه‌ای، برای استخدام در بهترین فرصت‌های شغلی اقدام کنید.

رفتارهای منفی

۱. همکارانتان را درمانده می‌کند

تا چه اندازه اوضاع رفتار بد شما وخیم است؟ نشانه‌های بسیاری وجود دارند برای اینکه متوجه شوید که کارمند بداخلاقی هستید یا خیر. یکی از آنها، این است که بی‌علاقگی و مردودسازی شما درباره‌ هر آنچه که در اداره وجود دارد، همکارانتان را درمانده کرده است. آنها باانرژی وارد اداره می‌شوند و به‌شدت آماده‌ هستند که یک هفته‌ پرانرژی را شروع کنند؛ بعد شما را می‌بینند که قوز کرده‌اید، در صندلی نشسته‌اید‌، پنهان شده‌اید و پیوسته چشم‌هایتان را با کلافگی می‌چرخانید.

وقتی یکی از همکارانتان باید برای گرفتن ترفیع خوشحال باشد، شما می‌آیید و مزه‌ آن را از بین می‌برید. شانه بالا می‌اندازید و می‌گویید: «چه عالی! حالا برده‌ای شدی که مزد بیشتری می‌گیرد؛ نه؛ واقعا تبریک می‌گویم؛ این را از صمیم قلب می‌گویم».

۲. بر موفقیت‌های شما سایه می‌اندازد

فرض کنیم که شرکت شما در حال تجدید ساختار سازمانی است؛ این یک اصطلاح دیپلماتیک است، به این معنی که تعدادی از افراد اخراج می‌شوند تا مقداری پول، پس‌انداز شود. وقتی مدیر، لیست کارمندان را نگاه می‌کند تا ببیند که چه کسی از این قضیه در امان می‌ماند و چه کسی اخراج می‌شود، با بی‌میلی به اسم شما می‌رسد. اولین چیزی که به ذهنش خطور می‌کند، رفتار منفی شما است در حالی که به موفقیت‌هایتان در طول سالها خیلی توجه نمی‌کند.

در واقع، ممکن است که شما در کارتان خیلی خوب باشید، اما مدیران فقط به نمونه‌های بی‌شماری از بی‌علاقگی شما فکر می‌کنند، سپس برای تصمیم‌گیرندگان، شانس انتخاب شما در مقابل سایرین بسیار کم می‌شود.

 مطلب مرتبط: چگونه بر فرسودگی شغلی غلبه کرده و انگیزه خود را حفظ کنیم؟

۳. به ارتباطات شما با مشتری آسیب می‌رساند

آیا تا به حال وارد فروشگاهی شده‌اید که در آن انرژی منفی مانند سیلی به صورتتان برخورد کند؟ در این صورت، به نماینده‌های خدمات مشتری مراجعه می‌کنید و واضح است که آنها از کارشان بیزارند و خدمت به شما برایشان سخت و طاقت‌فرسا‌ است.

چه تجارت شما با مشتری‌های حقوقی سروکار داشته باشد و چه با مصرف‌کنندگان، در هر حال اگر مشتری احساس کند که شما از کار یا از زندگی متنفر هستید، بعید است که به مشتری دائم شرکت شما تبدیل شود؛ البته اگر مدیر ببیند که رفتار منفی شما به کسب‌وکار آسیب وارد می‌کند، بی‌تفاوتی شما را کمتر تحمل خواهد کرد.

۴. بهره‌وری را کاهش می‌دهد

اگر همه کارکنان غصه‌دار باشند و حتی بعضی‌ها افکار خودکشی در سر بپرورانند، غیرممکن است که کاری پیش برود. به‌طور جدی، احساس فلاکت و بدبختی مسری است و این احساس به سایرین منتقل می‌شود و بهره‌ وری سازمان کشته می‌شود.

نوآوری، کلید است، اما اگر فقط درحال غرزدن درباره‌ کار یا شکایت‌کردن از‌ سرپرستتان به هرکسی هستید که به شما گوش می‌دهد، در انجام کارهایتان با مشکل مواجه خواهید شد. در این نقطه بعید است که کسی خودش را مخاطب شما قرار دهد تا اهانت‌هایتان را بشنود.

۵. محیط کار را سمی می‌کند

متأسفانه، فقط یک نفر کافی است برای اینکه بتواند تجارت را به یک محیط کار سمی تبدیل کند؛ به‌علاوه، منفی‌نگری همیشگی شما، غیبت‌های بدون وقفه، رفتار زشت و شکایات همیشگی و مزمن شما، همه را نسبت به آمدن به محل کار بی‌میل می‌کند. سم آنقدر در محیط منتشر‌ شده است که کارکنان برای فرار از بدبینی، باید لباس ضدتشعشعات هسته‌ای را بپوشند!

اما دیگران می‌توانند حس کمبود اشتیاق شما را دریافت کنند و مؤدبانه بگویم، سراسر محیط کار نحس و دلگیر می‌شود.

بله، درست است؛ چیزی به‌عنوان بیش از حد مثبت‌بودن وجود دارد. کسی نمی‌خواهد آنقدر مثبت‌نگر باشد که با گم‌شدن طرح فروش فصلی، ناراحت نشود یا مشکل در شرف تکوینی را رد کند که می‌تواند به رقابت شرکت در تجارت آسیب وارد کند.

بنابراین،‌ برقراری تعادل میان مثبت‌نگری و منفی‌نگری مهم است؛ البته، به‌ویژه در محل کار بهتر است که فردی خوش‌بین باشید تا بدبین؛ اما به‌قول معروف، میانه‌روی بهترین کار است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *